اولین خاستگاه موسیقایی بشر استفادهی ناگزیر ابزاری از آن برای رهانیدن جان از خطر مرگ بوده است. مثلاً اولین آواهایی که حنجرهی تازه به تکامل رسیدهی او ایجاد میکرده، نوایی تقلیدی از طبیعت برای به دام انداختن شکار یا آگاه ساختن همنوعان از خطری مرگآفرین بوده که حیات او را تهدید میکرده است. چنانچه زبان هم به عنوان همزاد آواز و موسیقی، همین سرنوشت را داشته است. اما پس از عبور از این دورهی بسیار طولانی که شاید دستکم یک تا یک و نیم میلیون سال بهطول انجامیده، تا جایی که حافظهی تاریخی بشر یاری میدهد؛ موسیقی تنها و تنها با انگیزه ستایش و نیایش خدایگان به اجرا درمیآمده است. این نوع از بکارگیری موسیقی نیز با هدف استمدادجویی از خدایگان (به عنوان نیروهای خیر) صورت میگرفته است تا از جان و مال آنان در برابر خطر نیروهای شر دفاع شود. دورهی اخیر که خود میتواند از سابقهای چند ده هزار ساله برخوردار بوده باشد، بیتردید ریشه در اعماق دورهی طولانی و پُر از مشقت پیشین داشته است.
با این حال ناگزیریم پژوهش پیرامون نیایش در موسیقی را براساس ادلههای باستانشناسی و زبانشناسی و بهطور مشخص با اتکاء بر اسناد بهدست آمده پیرامون پرستشگاهها (مانند زیگوراتها در ایلام متقدم) مبنا قرار دهیم. اینجاست که با قاطعیت میتوان گفت: در این دوره موسیقی اگرنه تنهاترین، اما یقیناً بهعنوان مهمترین وسیله برای ستایش و نیایش خدایگان در این پرستشگاهها و اماکن مقدس بهشمار میرفته است. کتیبههای بهدست آمدهی پیرامون این زیگوراتها دلالت بر وجود بیمارستان مخصوص خوانندگان زن معابد دارد. از طرف دیگر تنوع سازها و صداهای مورد استفاده، مثل انواع زنگهای بزرگ و کوچک که هریک حامل پیامی آیینی و نیایشی بوده، بر استدلال مورد بحث استحکام ویژهای میبخشد. این روند از نقش موسیقی تا امروزه همچنان تداوم داشته و اگرچه اشکال گوناگونی به خود گرفته اما بهطور پیوسته ادامه دارد.
اکبر یاوریان
چاپ شده در روزنامه اصفهان فردا