جلیل شهناز

 استاد جلیل شهناز را اغلب تنها به عنوان نوازنده چیره‌دست «تار» می‌شناسند و معرفی می‌کنند، اما حقیقت امر چیز دیگری است. چراکه وی افزون بر آشنایی با نواختن سازهای دیگری چون؛ سه تار، ویلن، سنتور و تنبک، به واقع یک پدیده بزرگ و استثنایی در ردیف شناسی و موسیقی‌شناسیِ ایرانی و در عین حال نوازنده‌ای صاحب سبک و نوآور است که از لحاظ سطح مقام و دانش و دایره شناخت و تسلط بر کُنه موسیقی ایرانی، تنها قابل مقایسه با کسی مانند درویش خان است. مروری هرچند کوتاه بر زندگینامه و آثار بازمانده از این بزرگمرد هنر ایران زمین، جایگاهی بسی بالاتر از این برای وی رقم می‌زند و به اثبات می‌رساند. جلیل شهناز در سال ۱۳۰۰ شمسی، در برهه‌ای از تاریخ موسیقی ایران پا به عرصه وجود نهاد که دامنه تب و تاب‌های ناشی از انقلاب مشروطه، تجدد طلبی و نوگرایی، سراسر مرزهای این سرزمین را درنوردیده، و پدیده‌های گوناگون علمی، فرهنگی و هنری را نیز تحت شعاع خود قرار داده بود. در این میان فضای حاکم بر زادگاه مستعد وی؛ اصفهان و خانواده شیفته موسیقی اش، و خود پدیده موسیقی، از این غائله مستثناء نبودند.

bg pattern

اما کسی نمی‌دانست در کشاکش این توفان، این جلیل خواهد بود که «تار»، این عروس قافله سازهای ایرانی را با بهترین و زیباترین شکل ممکن به سر منزل مقصود خواهد رساند. تا پیش از این، بار این مسئولیت بزرگ بر دوش خاندان موسیقی ایران (علی اکبرخان فراهانی و فرزندانش میرزاحسینقلی و میرزاعبدا…) به سرانجام رسیده بود.

نوجوانی جلیل شهناز

از روابط و مراودات هنرمندان اصفهانی معاصر با شعبان خان، (پدر جلیل شهناز و نوازنده نام آور زمان خود)، با هنرمندان پایتخت نشین، گزارش‌هایی به ثبت رسیده است. مثلاً خوانندگانی چون درویش حسن خاکی، میرزا حبیب شاطرحاجی، آسید رحیم، سیدحسین طاهرزاده و میرزاحسین خضوعی (ساعت ساز)، با هنرمندان تهران حشر و نشر و تبادل اطلاعاتی داشته اند، اما متأسفانه از رابطه احتمالی نوازنده‌ای مانند شعبان خان (که بنابر گفته برخی چون اُستاد جلال الدین هُمایی؛ در اُستادی و چابک دستی هم ردیف با درویش خان و میرزاحسینقلی برشمرده شده) با دیگر تارنوازان معاصرش در تهران، اطلاعی به ما نرسیده است.

           جلیل شهناز      کسایی و شهناز

باری جلیل خردسال، با مشق تار نزد پدر و برادر بزرگتر خود حسین شهناز که او هم به خوبی تار می‌نواخت، روزگار کودکی‌اش را بزرگ سپری کرد و در اندک زمانی شایستگی و توانایی‌اش در فراگیری این ساز، به خانواده و همشهریانش به اثبات رسید. به‌گونه‌ای که تا حدود ده دوازده سالگی به عنوان یکی از نوازندگان مجرب اصفهان شناخته شده بود. اما حضور و فعالیت جدی وی در عرصه کار هنری، مرهون دو اتفاق بود که در روزگار جوانیش به وقوع پیوست: یکی آشنایی و همکاری با هنرمندان ‌بی‌نظیری چون استاد حسن کسایی و استاد جلال تاج اصفهانی و دوم آغاز نوازندگی وی در رادیو اصفهان که تاریخ آن را سال ۱۳۲۸ شمسی ثبت کرده‌اند. برخی از گزارش‌های مربوط به زندگینامه اُستاد شهناز حاکی از سفر وی به تهران در سال ۱۳۲۴ و سکونت وی در آن شهر و همکاری با رادیو تهران است. اما گزارش سپنتا از «تاریخ ضبط و پخش»، از همکاری شهناز با این رادیو و برنامه گلها از سال ۱۳۳۸ به بعد حکایت دارد. به هر جهت پیشینه مستعد و پربار و مراوده وی با دیگر هنرمندان ایران زمین و مشارکت در برنامه‌های رادیو و تلویزیون و همچنین برگزاری کنسرت‌های فراوان در طول دست کم شش دهه، از جلیل شهناز و تار نوازی او، پدیده‌ای ساخته که با فاصله بسیاری نسبت به دیگر همتایان خود ممتاز و مستثناء قرار گرفته است. روزگاری روایتی شفاهی از استاد فرامرز پایور درباره شهناز دهان به دهان می‌گشت که حکایت از قدرت قصه پردازی ساز و پنجه او داشت. کسی به بررسی و آنالیز این مهم نپرداخته بود. کاش فرهنگ مان به درک قابلیت‌ها و تحلیل آنها برای نسل‌های بعد، قادر شود.

به هر حال امروزه از زبان اغلب بزرگان موسیقی از جمله سرآمد آواز ایران؛ استاد محمدرضا شجریان می‌شنویم که در ساز استاد شهناز کلام و شعر شنیده می‌شود: برای این قدرت سحر جزئیاتی در شیوه نوازندگی وی برشمرده می‌شود که هریک خود سرفصل مهمی‌در بحث خلاقیت و نوآوری می‌گشایند:
اشراف بر اجرا، ابداع و بداهه نوازی، به گونه‌ای که او را در گره زدن بن مایه موسیقی ایرانی و ردیف با نوآوری، صاحب قدرت و سبک منحصربفرد می‌شناساند.

استاد جلیل شهناز        استاد جلیل شهناز

قدرت استثنایی دست چپ و پنجه کاری وی نیز منحصربفرد بوده و تا پیش از وی هرگز چنین شیوه‌ای متداول نبوده است.
ترکیب مضراب‌های راست و چپ متفاوت و متنوع و همچنین شدت و ضعف ویژه مضراب‌ها به گونه‌ای که در قطعات چهارمضراب دشتی و چهارمضراب بیات ترک (در پانزده قطعه) مشاهده می‌شود، حاکی از هوش و ذائقه مخصوص او در تارنوازی است.
جمله‌بندی‌های ساز استاد شهناز مانند صدای یک خواننده مسلط و قدرتمند، دارای نظام و چیدمان و کنترل هنرمندانه‌ای است. سوال و جواب‌های دقیق در قالب جملات و موتیف‌های پرورش‌یافته، غیر تکراری و رو به تکامل و نوانس‌های مرتبط با زیروبم‌های به موقع (انتخاب و تغییر دقیق اکتاوها) از دیگر ویژگی‌های منحصربفرد تار شهناز است.
چنانچه استاد پیرنیاکان هم اذعان می‌دارد؛ چهارمضراب‌هایی که از ایشان شنیده می‌شود تا پیش از او هرگز متداول نبوده است. گاه در موارد جزء، بخش‌هایی از این ملودی‌ها در ساز معاصرانش محسوس است اما این گفتمان در ساز شهناز به نحو کامل و استثنایی وجود دارد.
قدرت استاد شهناز در جواب آواز نیز نسبت به دیگران مستثناست.

استاد جلیل شهناز                  استاد جلیل شهناز

و از همه مهم‌تر تسلط وی بر ردیف و اشراف کامل بر روح نغمات موسیقی ایرانی از شهناز اعجوبه‌ای ساخته است که در به‌کارگیری دقیق و به موقع موتیف‌ها و گوشه‌ها در مقاطع مختلف ساز تار و در بداهه نوازی کسی با او قابل مقایسه نباشد.
و همانطور که استاد شجریان هم تاکید می‌کنند: هشتاد درصد از ساز شهناز آوازی است و تصویرسازی ساز ایشان مختص به خود است و ساز وی تنها اثر انگشت خود اوست.از این رو بنابر اذعان اغلب بزرگان و صاحب نظران، مقوله تقلید از ساز و پنجه استاد شهناز امری ناممکن و بیهوده است، گاه شاهد بوده‌ایم که نوازنده‌ای بیش از سی سال از عمر خود را صرف تقلید تمام قد از پنجه و سبک شهناز نموده، اما موفق نبوده است. گنجینه بی‌نظیری از آثار وی برای ما بجا مانده که باید از آنها با جان و دل به نام او حفاظت کرده و به وجودشان افتخار کنیم.

استاد جلیل شهناز      استاد جلیل شهناز

برخی از این آثار معرف حضور همگان هستند اما برخی متأسفانه در انحصار افراد خاصی باقی مانده اند: سوای شاهکارهای گروه‌نوازی و تکنوازی وی در مجموعه گلها، از کنسرت‌های بی‌شمار و ضبط‌های محفلی و بزمی‌خانگی او نظام نشر و ارائه صورت نگرفته است و برخی از آثار در آرشیو خصوصی میزبانان حبس شده‌اند که شرط انسانیت و احساس مسئولیت نسبت به فرهنگ و هنر ایجاب می‌کند آنان، هرچه سریع‌تر در نشر و معرفی آن آثار بکوشند.در چند دهه اخیر نیز آثاری از ضبط‌های قدیم و جدید وی به شرح زیر منتشر شده که هر یک در نوع خود بی‌بدیل و سحرانگیز هستند:آواز شهناز، آوای جان، افتخار آفاق، باغ نوا، تار و ترمه، چهارمضراب، دفتر تار، رهاورد، زبان تار، شور و زندگی، عشق و زندگی، عطرافشان، مهر و مهتاب، نوید بهاری، یاران زنده رود و…یادش گرامی‌و روانش شاد.

استاد شهناز و استاد شجریان    استاد جلیل شهناز و استاد حسن کسایی

دیدگاهتان را بنویسید